کتابخانه عمومی عطاملک جوینی

قفسه های کتاب کتابخانه عطاملک شهر نقاب به روی همگان باز است!!!

ایام سوگواری امام علی (ع) تسلیت باد.

[ پنج شنبه 3 تير 1395برچسب:,

] [ 4:39 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) تسلیت باد.

[ چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:رحلت پیامبر، شهادت، امام رضا ، امام حسن,

] [ 13:31 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.

[ دو شنبه 19 مرداد 1394برچسب:شهادت، امام، جعفر صادق,

] [ 12:18 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد.

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .


امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.


خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنيه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسين ( ع ) می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين ( ع ) است .

 

[ چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:شهادت, امام باقر (ع) , سالروز,

] [ 16:41 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

سالروز شهادت امام جواد (ع) تسلیت باد.

مداحی شهادت امام جواد(ع)+ صوت
 

در مورد شهادت امام جواد ( عليه السلام) يك دسته از روايات مى‏گويند آن حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت. ولى روايتى ديگر مى‏گويد: بعد از آنكه معتصم امام را به بغداد طلبيد... به وسيله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد و اشناس به او گفت: پيش از شما اميرالمؤمنين به احمد بن ابى داوود و سعيد بن خضيب و گروهى از بزرگان از اين شربت نوشانيده و امر كرده است شما هم آن را با آب يخ بنوشيد. اين بگفت و يخ آماده كرد. امام فرمود: در شب آن را مى‏نوشم. اشناس گفت: بايد خنك نوشيده شود و الان يخ آن آب مى‏شود و اصرار كرد و امام ( عليه السلام) با علم به عمل آنان آن را نوشيد» .

در جاى ديگرى آمده است كه ابن ابى داوود بعد از ماجرايى مربوط به قطع دست سارق كه امام ( عليه السلام) ديگران را مجاب كرد و معتصم به سخن امام عمل كرد و حرف ديگران را رد كرد، معتصم را به كشتن امام تحريك كرد. ابن ابى داوود مى‏گويد: «پس به معتصم گفتم: خير خواهى براى اميرالمؤمنين بر من واجب است و من واجب است و من در اين جهت سخنى مى‏گويم كه مى‏دانم با آن به آتش (جهنم) مى‏افتم!

معتصم گفت: آن سخن چيست؟

گفتم: (چگونه) اميرالمؤمنين براى امرى از امور دينى كه اتفاق افتاده است فقهاء و علماء مردم را جمع كرد و حكم آن حادثه را از آنان پرسيد و آنان حكم آن را به طورى كه مى‏دانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده اميرالمؤمنين و فرماندهان و وزراء و دبيران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه كه در مجلس مى‏گذشت گوش مى‏دادند... آنگاه به خاطر گفته مردى كه نيمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مى‏كنند او از اميرالمؤمنين شايسته‏تر به مقام او است، تمامى سخنان آن علماء و فقهاء را رها كرد و به حكم آن مرد حكم كرد؟ !

پس رنگ معتصم تغيير كرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر اين خير خواهيت به تو پاداش نيك عطا كند!

پس در روز چهارم يكى از دبيران وزرايش را مأمور كرد تا ابوجعفر ( عليه السلام) را به منزل خود دعوت كند، او چنين كرد ولى ابوجعفر ( عليه السلام) نپذيرفت و گفت: تو مى‏دانى كه من در مجالس شما حاضر نمى‏شوم. آن شخص گفت: من شما را براى ضيافتى دعوت مى‏كنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى و من با ورود شما به منزلم متبرك شوم. و فلان بن فلان از وزراى خليفه دوست دارد خدمت شما برسد.

پس آن حضرت ( عليه السلام) به منزل او رفت و چون غذا خورد احساس مسموميت كرد و مركب خود را طلبيد. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر ( عليه السلام) فرمود: بيرون رفتن من از خانه تو براى تو بهتر است!

پس در آن روز و شب حال او منقلب بود تا اينكه رحلت نمود.

[ پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:شهادت امام جواد(ع),

] [ 18:13 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

ایام سوگواری شهادت پیشوای عدالت، علی(ع) تسلیت باد.

AWT IMAGE

 

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود

فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود

دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او

صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود

دانی چرا جبین علی را شکافتند؟

زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود

خونش نصیب دامن محراب کوفه شد

آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود

یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید

اشک شبش به غربت روزش گواه بود

دستش برای مردم دنیا نمک نداشت

عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود

هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب

حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود

مولا پس از شهادت زهرا غریب شد

زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود

وقتی که از محاسن او می‌چکید خون

عباس را به صورت بابا نگاه بود

«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون

رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود

 

[ پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:شهادت حضرت علی (ع),

] [ 12:48 ] [ ]

[ ]

دلنوشته های حضرت علی(ع) در فراق حضرت فاطمه(س)

شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه(س) تسلیت باد.

 به ستاره ها می گویم جامه ی سیاه بپوشند و ماه را در میان آنها می نشانم تا از شبهای کبود تو بگویم. می دانم جبرئیل نیزاز مرثیه ی تو خواهد گریست و هفت ستون افلاک نیز به لرزه خواهد افتاد.شکوه ،شکوه از دستهای پلیدی که نگذاشتند کویرهای سوخته را با شاخه های ترد یاس زیبا کنی و لبخند بهشتی تو نیم کره های سرد زمین را در بر بگیرد. ای بانوی خانه ی خسته ی  من !آنهایی که آفتاب قلب تو را ندیدند، آنهایی که نخواستنددرخشش حرف های تو را ببینند، از دایره ی وجدان و انصاف بیرون ایستاده اند. آنها شمشیرهای شکسته و زنگار گرفته ای بودند که به کار بازی کودکان نیز نمی آمدند. چه قدر به خاطر من تو را آزردند و تو لب فرو بستی و جز به روح رسول الله "ص" نبردی. نیمه شبها وقتی از گفتگو با چاه به خانه باز می گشتم نگاه مهربان تو به من آرامش می بخشید. با خود می گفتم خدا مهربانتر از فاطمه آفریده است؟ من نمی خواستم اشک هایم را ببینی، همانگونه که تو کبودی بازویت ـ جای گستاخ ترین تازیانه ی عالم ـ را از من پنهان کردی. تو نمی خواستی پر کاهی به رنج هایم بیافزایی. ای کوثر بی انتها ! هیچ کس به اندازه ی من تو را نمی شناسد . این بی وفایان که از شاخه ها ی خشکیده ی نخلستان هم کمتر بودند، مگر بارها به چشم خویش تو را بر زانوی پیامبر "ص" ندیده بودند؟ مگر بوسه ی مکرر پیامبر"ص" را بر لبان تو شاهد نبودند؟ آن شب که من و اسما تو را با ترانه های آبی غسل می دادیم فرشته ها یکریز اشک می ریختند . من و اسما نیز اشک می ریختیم. ماه اشک می ریخت ، ملکوت اشک می ریخت، اما گرانبهاترین اشک های دنیا اشکهای حسین بود . وقتی او کودکانه برای تو اشک می ریخت و بی تابی می کرد من دگرگون می شدم، سیاره ها از حرکت باز می ایستادند و نخل های کربلا از غصه خم می شدند. افسوس، افسوس که این خانه ی کاهگلی کوچک دیگر صدای قدم های تو را نخواهد شنید و دستهای صبورت گیسوان پریشان زینب را شانه نخواهد کرد . فاطمه، فاطمه چه طنین دل انگیزی دارد نام تو... اگر نام تو را در خانه زمزمه کنم با بهانه های کودکان چه کنم؟ چگونه بدون تو به خانه باز گردم؟.فریاد، فریاد از روزهای بی رمق و بی رونقی که بی تو خواهد گذشت. از امشب چه اندوه های ناگفته ای با چاه خواهم گفت... فاطمه، فاطمه ، اسما شاهد بود که وداع من با تو حزن ترین وداع ها بود . در غم تو اگر ستاره ها بر زمین بیافتند و خاکستر شوند سزاست. بی تو تمام شبهای من بی صبح باد! بی تو تمام رگهای من غمخانه ی فراق تو باد!

[ پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,

] [ 14:9 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد